مکن زغصه شکایت

ساخت وبلاگ
موهای خیس و آبریزش بینی و چشم های ورم کرده و هی عطسه پشت سر هم !!!!!!!!!! : ) +وی به تازگی از حمام و گریه فارغ شده و باچشم های وزغی به صفحه گوشی چشم دوخته است . وی با صدای تو دماغی اش زمزمه میکند: میدانی،غمت مرا رها نمیکند / حتی مرگ مرا زتو جدا نمی کند. نامبرده به معنی بیت فکر میکند و تمامی دندانهایش را برای خودش چفت میکند و لب هایش را باز کرده و نیشخند میزند و یک خاک تو سرت فاطمه ای نثار خودش کرد مکن زغصه شکایت...
ما را در سایت مکن زغصه شکایت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5fateme19976 بازدید : 85 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 6:28

ساعت چهار آماده میشم که برم مطب،سرتاسر مشکی پوشیدم ...تو آینه به خودم نگا میکنم و یاد پدربزرگم میوفتم و اشکامو پس میزنم. چشمم به ساعت میخوره و میبینم دیر شده ،تعلل نمیکنم و سریع یه تاکسی میگیرم .میرسم به مطب و ساعت6ربع کم نوبتم میشه  دستام یخ زدن و درد مثل تارعنکبوت میپیچه به گردنم و نفس هام منقطع میشه ... با خودم فکر میکنم و میگم من برم به دکتر چی بگم؟از ناگفته هایی که 14ساله به دهانم مهر شده؟یا مکن زغصه شکایت...
ما را در سایت مکن زغصه شکایت دنبال می کنید

برچسب : نمیتوان,فریادشان, نویسنده : 5fateme19976 بازدید : 93 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 6:28